1 – شادکامی ، یک حس درونی با منشأ باطنی است که آثار بیرونی نیز به همراه دارد ، تا قلباً خود را آماده خوشرفتاری و خوشرویی نکنیم ، شادمانی در رفتارمان تجلی نخواهد کرد.
2 – هر یک از زن و مرد ، در شادکامی زندگی ، نقش برجسته ای دارند. ولی مرد به لحاظ مدیریت خانواده ، در این زمینه مسئولیت سنگین تری را دارا می باشد . همه اعضای خانواده ، به او تکیه می کنند. لذا مرد شادکام ، خانواده شادکام خواهد داشت.
3 – باید خود را علیه بی حالی روحی و بی حوصلگی مجهز کنید و سهم خود را در شادکامی زندگی و خانواده ارتقاء دهید. هرگز اجازه ندهید افکار منفی و یأس آلود ، چون موریانه هایی ، ریشه های مسرت و شادکامی زندگی تان را از بین ببرد و بر شما مسلط شوند.
4 – معیارهای شخصی خود را در زمینه سود و ضرر ، بازبینی کنید . شادکامی ، عمدتاً به ادراک صحیح واقعیت ، بستگی دارد. همیشه به دست آوردن چیزی سود ، و از دست دادن چیزی ضرر نخواهد بود. برای فقدان چیزهایی را که به دست آوردنش ممکن است ( نظیر مال و منال) ، متأسف نشوید.
الف) چیزهایی که نصیبتان می شود ، شما را خیلی خوشحال ننماید.
ب) معیارهای سود و ضرر را از این گونه امور بالاتر ببرید و از زاویه دیگری آنها را ببینید. در چنین صورتی ، تعادلتان برهم نمی ریزد و در برابر مسائل زندگی ، نیروی مقاومت بیشتری احساس خواهید نمود.
5 – از احساس نفرت و انزجار نسبت به خودتان فاصله بگیرید. اگر در گذشته زندگی مطابق دلخواهتان نبوده ، آینده را فدای گذشته نکنید. می توان با بهتر زندگی کردن و برخورد مثبت و عقلانی از رنجهای زیاد کاست. اگر با خودتان کمی مهربان و واقع بین باشید ، شادکامی زندگی را بهتر احساس خواهید نمود.
6 – خود را آماده کسب تجربه از دیگران نظیر اطرافیان و همسرتان نمایید. تجارب تلخ و نامطبوع دیگران ، شما را متوجه ارزشهای موجود زندگی تان و قدردانی از آنها و در نتیجه شادکامی بیشتر خواهد نمود. تجارب مطبوع دیگران ، نیز قابل انتقال به زندگی شخصی ما خواهد بود و بر نشاط و شادابی زندگی خواهد افزود.
7 – توجه به جهان بیرون از خویشتن ، راهی برای فرار از تلخ کامی و زانوی غم در بغل گرفتن است. غم خوردن یک عاطفه انسانی است. برای رهایی از آن باید خویشتن را با تغییرات و فراز و نشیبها ، تطبیق دهیم. باید این واقعیت را بپذیریم که همه آنچه که موجب نگرانی ما می شود ، هرگز رخ نمی دهد و بخشی که واقع می شود ، نیز قابل اجتناب است.